امروز شنبه  ۷ تير ۱۴۰۴

لحظاتی پر اضطراب برای 53 مسافر در راه مانده پاکستانی/ سرخ‌وسفیدپوشان هلال‌احمر ناجی زائران امام‌رضا(ع) شدند

زیارت حرم امام رضا (ع)، برای 53 زائر پاکستانی می‌توانست تبدیل به خاطره تلخی شود، اتوبوسشان در جاده خراب شده بود، نان و غذایی نداشتند و مدت زمان زیادی، در گرمای تند تابستان، در راه مانده بودند اما حضور نجاتگران جاده جمعیت هلال‌احمر؛ همچون نور امید و نجات در شب تاریک، بر دلشان تابید و سفر زیارتی آن‌ها را تبدیل به خاطره‌ای خوش کرد.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی جمعیت هلال‌احمر؛ همه 53 مسافر اهل پاکستان، بار و بنه جمع کرده بودند برای زیارت، برای این که خود را برسانند به حرم امن امام هشتم (ع) و روح خود را جلا دهند و تن سبک کنند با حضور در حرم ضامن آهو (ع). همه مسافران، همه بانوان، بچه‌ها و مردان، در فکر خوش زیارت بودند که اتوبوس به یکباره تکان سختی خورد. چند متری افتان و خیزان حرکت کرد و بعد، از حرکت ایستاد. راننده پاکستانی به اردو زیر لب چیزی گفت و از اتوبوس پیاده شد. کاپوت اتوبوس را بالا زد، دود از نهاد قلب اتوبوس، موتور، بیرون آمد. راننده آچاری به دست گرفت و شروع کرد به شل و سفت کردن پیچ‌ها. دوباره استارت زد، اتوبوس ناله‌ای کرد و دوباره خاموش شد. راننده هر چه استارت زد، فایده نداشت. اتوبوس ساکت و خاموش، گوشه جاده افتاده بود. همه مسافران چشم شدند، راننده سر تکان داد به تاسف که اتوبوس زمین‌گیر شده است و نای حرکت ندارد.

فرشتگان نجات وارد صحنه می‌شوند

عارف خوش آهنگ، سن و سالی ندارد، تازه 30 سالش را پر کرده است، اما 14سالی می‌شود که امدادگر جمعیت و سرتیم امدادی پایگاه آهوان استان سمنان است، او خاطره‌ها دارد از امدادرسانی‌هایش، خاطره نجات جان 53 مسافر پاکستانی اما می‌تواند تا همیشه در ذهن او باقی بماند. نجات جان زائران حرم امام هشتم (ع). روز دوشنبه 23 مردادماه، مانند بسیاری از شیفت‌های کاری عارف و امدادگران دیگر پایگاه آهوان با ماموریت‌های ریز و درشت، در حال گذر بود. ساعت از 20 شب گذشته بود که ارتباط رادیویی پایگاه برقرار شد و از طرف مرکز هماهنگی و پشتیبانی جمعیت هلال‌احمر، حادثه خرابی اتوبوس به آن‌ها گزارش شد. اعضای تیم امدادی که 4 نفر می‌شدند، به دستور عارف سوار خودرو شدند و 5 دقیقه بعد، خود را به محل حادثه، به 35 کیلومتری، جاده دامغان - سمنان رساندند. به جایی که محل عبور بسیاری از خودروهای سنگین و اتوبوس‌های مسافربری از کشور پاکستان و تاجیکستان است. عارف تعریف می‌کند که اتوبوس را خسته و یک جا افتاده، دیدند. راننده اتوبوس تازه توانسته بود، با یک تعمیرکار، ارتباط بگیرد؛ اما نه خرابی اتوبوس که نجات جان مسافرین، اولویت نخست امدادگران بود، بنابراین امدادگران برای امدادرسانی سریع دست به کار شدند.

حسین زمانی‌پور، امدادگر 23 ساله هلال‌احمر؛ اولین نفری بود که وارد اتوبوس شد. حسین تعریف می‌کند که تا وارد اتوبوس شد، همه نگاه‌ها به سمتش چرخید. همه مسافران متعجب نگاهش کردند، احتمالا تعجب‌ مسافران از این بود که مگر فرشتگان هم در لباس سرخ و سفید حاضر می‌شوند؟ حسین می‌گوید، ارتباط‌گیری با مسافران سخت بود. هیچ کسی، زبان فارسی و انگلیسی نمی‌دانست و تنها راه ارتباطی، راننده پاکستانی بود که می‌توانست تا حدودی فارسی صحبت کند. راننده اما خود مشغول مراوده با تعمیرکار بود که تازه به محل حادثه رسیده، بود. اولین عملی که حسین و دیگر امدادگران انجام دادند، بررسی حال جسمی مسافران بود، مسافرانی که تقریبا همه‌شان، نفری یک فرزند هم در بغل داشتند. او می‌گوید که بررسی‌های اولیه نشان می‌داد، با وجودی که مسافران چند ساعت در جاده مانده بودند، علائمی از گرمازدگی، بروز بیماری‌های قلبی و یا هر آسیب دیگری در مسافران وجود ندارد، هرچند که امدادگران مجهز به وسایل بهداشتی و امدادی و با آمبولانس در محل حاضر شده بودند، اما توزیع اقلام به زائران در راه مانده، نتیجه حضورشان در محل حادثه بود. امدادگران، جسم گرسنه مسافران را که دیدند، سریع 30 قوطی کنسرو، 24 بطری آب معدنی، 40 قرص نان و 25 بسته خرمای خشک، توزیع کردند. حسین هنوز به یاد دارد، چشمان قدرشناس کودکان و بانوانی را که شکرگزار این حضور ارزشمند امدادگران بودند.

 حواس خوش‌آهنگ، هم به امدادرسانی بود و هم این که اتوبوس با تعمیر تعمیرکار، جانی دوباره پیدا می‌کند یا این که نه؟ او می‌گوید که مسافرین از صبح، در گرمای شدید در کنار جاده مانده بودند و اسکان مسافرین در راه مانده و رسیدگی به شرایط جسمی آن‌ها اهمیت داشت. بعد از توزیع اقلام غذایی و بررسی پزشکی، عارف باید به فکر اسکان مسافرین می‌بود. مکانیک تعمیرکار اما خیال خوش‌آهنگ را راحت کرد؛ قلب تپنده اتوبوس، موتور، به زودی تعمیر می‌شد تا مسافرین در راه مانده، سفر خود را هرچند با تاخیری طولانی ادامه دهند.

 هوا تاریک بود که امدادگران خسته از کار امدادی، از کنار اتوبوس به سمت پایگاه حرکت کردند، سر که چرخاندند به سمت اتوبوس، مسافرین در راه مانده، همه با لبخند و دستی که به دوستی تکان می‌خورد، بدرقه‌شان کردند.

کلیدواژه‌ها:

0
/
۱۴۰۲/۰۵/۲۴- ۰۹:۰۸
/
متن دیدگاه
نظرات کاربران
تاکنون نظری ثبت نشده است
لینک کوتاه