به گزارش پایگاه اطلاع رسانی جمعیت هلال احمر؛ عده ای با شوق فراوان و چشمانی که از خوشحالی برق میزند، عده ای هم بیمار ولی خشنود از رسیدن به قرار عاشقی، همه و همه از آنهایی که رسیدن تا آنهایی که در هر جایگاهی مشغول میزبانی از زوار حسینی بودند کربلایی شدند و امید است با دستان پر به آغوش گرم خانواده باز گردند.
در همین حال و هوا بودیم که به درمانگاه دندانپزشکی مستقر در کربلا رسیدم، ازدحام و صف طولانی پشت در و تخت های پر از بیمار هم در داخل درمانگاه و در کنارشان فرشتگانی از جنس عطوفت و انسانیت مشغول تسکین آلام دردمندان، خانمیبا روپوش سفید و رویی گشاده در کنار تجهیزات دیدم که مشغول چیدن وسایل پس از ضدعفونی آنها بود، قاسمی تامین کننده لوازم دندانپزشکی در درمانگاه رهروان مهدوی جمعیت هلال احمر واقع در خیابان علقمه که دقایقی را با ایشان به گفتگو نشستم، میگوید:
اولین باری است که به کربلا می آیم حجم کار و ازدحام جمعیت خیلی زیاد است ولی خستگی ناشی از آن شیرین است و لذت بخش و همکارانمان با توان مضاعف و بدون کوچکترین خستگی به کارشان ادامه می دهند.
زیارت در کربلا و خدمت به زوار حسینی در ذهن و قلب ما حک میشود و آرزو میکنم هر ساله این توفیق را داشته باشم و با اینکه در مقام یک مادر دوری از خانواده برایم سخت است ولی آرزو میکنم دفعات بعد با خانواده مشرف شویم تا این لذت شیرین را تجربه کنند.
من با وجود اینکه اولین بار است که کربلا آمدم ولی فهمیدم قدم در این راه گذاشتن اصلا پشیمانی ندارد، فقط نمیدانم چگونه و به چه شکل دعوت شدم و الان اینجا در خدمت زائران هستم و هر روز هم که در این سرزمین چشمانم را باز میکنم گویی همه چیز خواب بوده و رویایی غیرقابل باور است.
من توسط یکی از پزشکان گروه دندانپزشکی که مدیر گروه هم هستند جهت اعزام به کربلا معرفی شدم و وقتی از من دعوت شد با کمال ناباوری با خودم گفتم من کجا و کربلا کجا؟
ولی اصلا نمیدانم چگونه همه چیز دست به دست هم داد که اکنون خودم را در سرزمین عشاق حسینی میبینم، از لحظه اطلاع به من جهت اعزام بدون قرار قبلی تا ساعت اعزام فقط دو ساعت وقت داشتم و با کمک همسرم سراسیمه وسایلم را جمع کردم و آمدم.
خدمت به زوار حسینی برایم مثل یک خواب است و اصلا خودم رو بین زمین و آسمان میبینم، خدمت به زوار را از صمیم قلب و وظیفه خود دانسته و فکر میکنم باید در این راه نسبت به دیگر اقلیت ها پیشرو و پیشتاز باشیم.
یکی از پزشکان ما درمانگاه دندانپزشکی بیماری داشتند که قبل از تشرف به کربلا، چند ماه پولهایش را برای درست کردن دندانهایش جمع کرده بود و به محض دیدن کاروانهای کربلا تمامیپولی که بابت دندانهایش جمع کرده بود را برای هزینه سفر به عتبات عالیات پرداخت کرده بود و وقتی به کربلا رسید و درمانگاه دندانپزشکی را دید با شوق خدا را شاکر بود که هم از زیارت اربعین جا نمانده و هم به صورت رایگان دندانهایش را ترمیم کرده بود و این یک اعجاز بود.
استقبال مردم از درمانگاه دندانپزشکی بسیار بالا بود تا جایی که گاهی ما توان پاسخگویی به این همه مراجعه را نداشتیم ولی با وجود تمامی ضعف ها همچون هوای گرم، امکانات حداقلی و ازدحام جمعیت و شیفت های پرکار در دندانپزشکی همچون تمامی درمانگاههای مستقر در عراق، همه با عشق کار میکنند.
چند روز قبل با روپوش سفید از درمانگاه خارج شدم که به طور تصادفی با مادر و دختری برخوردم که بسیار حال بدی داشته و بیمار بودند، با دیدن من به درمانگاه آمده و کارهای درمانی آنها شروع شد، لذا پیشنهاد میدهم برای سالهای آتی اطلاع رسانی گسترده و بیشتری نسبت به محل استقرار درمانگاهها انجام شود تا مردم سردرگم نباشند.
سیده پریا میرطالبى